جایگاه واقعی نمایندگان مجلس و مدیران اجرایی کجاست؟

با نگاهی ساده به نوع و سطح حضور کُردها و اهل سنت در پُستهای سیاسی و مدیریتی کشور، میتوان گفت که نمایندگیِ مجلس، عالیترین شکل حضور این بخش از ایرانیانِ دور نگهداشته شده از قدرت، در ساختار حاکمیت جمهوری اسلامی است. بر همین اساس جایگاه نمایندگی برای مردم کُردستان که اکثراً اهل سنت نیز میباشند و نسبت به سایر بخشهای جامعه مطالبات نسبتاً متفاوتتری دارند، از اهمیت ویژهای برخوردار است. به بیان دیگر در غیاب امکان دستیابی به پُستهای مدیریتی در سطوح عالی کشوری آنهم علیرغم وجود نیروهای شایسته و تأکید قانون، نهاد نمایندگی برای کُردها و اهل سنت میتواند به فرصت مناسبی برای پیگیری مطالبات و تأثیرگذاری بر فرایند تصویب قوانین کشور تبدیل شود. سئوال اینجاست که آیا کُردها و اهل سنتِ ایران میتوانند نسبت به بهرهمندی کامل از ظرفیتهای این جایگاه سیاسی مهم، توسط نمایندگانشان اطمینان داشته و یا راضی باشند؟
برای ایجاد یک تصویر روشنتر از وضعیت حاکم بر مجلس و همچنین کمک به یافتن پاسخی مناسب برای این سئوال، میتوان نمایندگان مجلس شورای اسلامی را به طور کلی به سه دسته تقسیم کرد: «نمایندگان صحنمحور»، «نمایندگان راهرومحور» و «نمایندگان حوزهمحور». البته قبل از تعریف هر کدام از این دستهها ذکر این نکته ضروری است که این یادداشت ساده و کوتاه، قصد انتساب هیچ نمایندهای را به هیچ کدام از دستههای ذکر شده ندارد و تنها تلاش میکند چهارچوبی کلی برای بازشناسی وضعیت موجود ارائه نماید، به همین دلیل قضاوت نهایی را در این ارتباط به خواننده واگذار میکند.
1. نمایندگان صحنمحور:
این دسته از نمایندگان مجلس حضوری مؤثر و قابل توجه در صحن اصلی مجلس شورای اسلامی دارند و از بیشتر ظرفیتها و امکانهای نمایندگی برای بیان دیدگاههای خود استفاده میکنند. آنها در تنظیم و ارائهی طرح به مجلس و همچنین تصویب یا عدم تصویب لوایح پیشنهاد شده از سوی دولت، نقش محوری ایفا میکنند و با نطقها و موضعگیریهایشان بر فضای سیاسی کشور تأثیر میگذارند و در موارد بسیاری به افکار عمومی نیز جهت میدهند. این نمایندگان در موضوعاتی مانند تصویب قوانین، رأی اعتماد به دولت جدید، تصویب بودجهی سالیانهی کشور و… بیشترین نقش و تأثیرگذاری را دارند و فعالیتشان معمولاً به یک حوزهی انتخابیهی خاص محدود نمیشود و تبعات عملکردشان بیشترِ مردم جامعه را در بر میگیرد که البته تبعات یاد شده، هم میتوانند مثبت و هم میتوانند منفی باشند. به عبارت دیگر نتیجهی عملکرد این دسته از نمایندگان الزاماً همیشه مثبت و یا به نفع جامعه نیست. موضعگیریهای تند و مخالفت شدید با هر نوع توافق هستهای با غرب از سوی برخی نمایندگان شاخص مجلس فعلی آنهم در حالیکه برابر نظرسنجیهای صورت گرفته، اکثریت مردم ایران طرفدار پایان این مسأله هستند یکی از این نمونههاست. به عبارت دیگر عملکردها و مواضع این دسته از نمایندگان، همواره همسو و همراه با خواستههای اکثریت جامعه نیست. البته نباید فراموش کرد که مجلس ششم با حضور شخصیتهای برجستهی علمی و سیاسی به عنوان مجلسی قوی و ماندگار شاهد حضور بیشترین نمایندهی صحنمحور در تاریخ سی و پنج سالهی پس از انقلاب بود که در این میان ضروری است از نقش و جایگاه برجستهی نمایندگانی چون مهندس بهاالدین ادب و دکتر جلال جلالیزاده از کُردستان یاد کرد که علیرغم وجود محدودیتهای فراوان، همهی تلاششان را برای استفاده از تریبون مجلس و مطرح نمودن مطالبات قانونی کُردها و اهل سنت به کار بستند.
2. نمایندگان راهرومحور:
این نمایندگان معمولاً در صحن اصلی مجلس جایگاه پُررنگ و مؤثری ندارند و حوزهی اصلی فعالیتشان به راهروهای مجلس ختم میشود. آنها با حضور در راهروهای پُر تردد مجلس شورای اسلامی تلاش میکنند با وزرا و مسئولین دولتی ارتباط برقرار کرده و برای خود و حوزهی انتخابیهشان امتیازاتی کسب کنند. بیشترین وقت این نمایندگان صرف فشار به مسئولین دولتی و نوشتن نامه به آنان برای تأثیرگذاری بر عزل و نصبهای حوزهی انتخابیه و گرفتن امتیازات متوسط و اغلب غیر زیرساختی میشود. معامله در مورد رأی اعتماد یا عدم اعتماد به برخی وزرا به هنگام استیضاح و گرفتن امتیاز از این مسیر نیز از دیگر ویژگیهای این نمایندگان است.
3. نمایندگان حوزه محور:
این دسته از نمایندگان علاوه بر اینکه در صحن اصلی و علنی مجلس جایگاهی ندارند، در راهروهای این نهاد مهم قانونگذاری نیز کمتر دیده میشوند و از توانایی کافی و لازم برای ایجاد ارتباط با وزرا و مسئولین و همچنین چانهزنی و گرفتن امتیاز برخوردار نیستند، به همین دلیل بخش اصلی فعالیتشان را به حوزهی انتخابیهی خود منتقل میکنند. به عبارت دیگر آنها از عنوان و مارک نمایندگی مجلس تنها برای فشار بر مسئولین استانی و شهرستانی برای تغییر مدیران و سپردن پُستهای مدیریتی به دوستان و نزدیکان خود و همچنین رتق و فتق ظاهری امور مردم و زمینهسازی برای پیروزی مجدد در انتخابات آینده بهره میبرند. این نمایندگان که البته راهیابیشان به مجلس قبل از هر چیز معلول رد صلاحیت و حذف رقبای جدی از گردونهی انتخابات است معمولاً در موارد مهمی چون رأی اعتماد به کابینهی جدید، استیضاح وزرا و تصویب بودجه، ساکت هستند و به هنگام دادن رأی موافق یا مخالف نیز ترجیح میدهند به نمایندگان شاخص و صاحب نفوذ اقتدا کرده و خود کمتر دیده شوند. به همین دلیل نیز به هنگام ارائهی عملکردشان به مردم، مجموعهای از نامههای نوشته شده به مسئولین را در ارتباط با موضوعات مختلف ارائه میدهند که بیشتر آنها غیرعملیاتی و غیر واقعگرایانه بوده و جنبهی تبلیغاتی دارند. آنها همچنین برای پیروزی در انتخابات و راهیابی مجدد به مجلس، معمولاً از پاسخگویی به انتقادات مستقیم و اقناع افکار عمومی پرهیز کرده و بیشتر به روابط چهره به چهره و تظاهر به مردمی بودن، انجام تبلیغات حجیم و گسترده برای کارهای کوچک و کم ارزش، صرف هزینههای مالی گزاف و سازماندهی نیروهای نزدیک به خود در نهادهای دولتی متوسل میشوند.
مدیرانِ نماینده محور :
اما تحت تأثیر افزایش تعداد نمایندگان حوزهمحور در سالهای گذشته به خصوص در دولت محمود احمدینژاد، نوع جدیدی از مدیران دولتی نیز پا به عرصه گذاشتهاند که ارتباطی غیرمتعارف و خارج از سازوکارهای قانونی با این دسته از نمایندگان دارند که ظاهراً بهترین اصطلاح برای توصیف آنها «مدیرانِ نمایندهمحور» است. این مدیران یا تحت تأثیر دخالتهای غیرقانونی نماینده به جایگاه مدیریتی خود دست یافتهاند و یا برای حفظ پُستشان، به خواستهها و مطالبات مداخله جویانه (و نه نظارتی) نمایندهی استان یا حوزهی انتخابیه گردن نهادهاند و علاوه بر اینکه بدون کسب رضایت نماینده کاری نمیکنند بلکه به مجری خواستهها و برنامههای او در نهاد تحت مدیریتشان تبدیل میشوند. متأسفانه دولت روحانی به خصوص در سطح ستانها، تحت عنوان تعامل با مجلس به برجستهترین رهرو این سنت غلط و خطرناک تبدیل شد و کمترین اراده و اقتدار را برای حفظ حریم قانونی خود در برابر نمایندگان مجلس به نمایش گذاشت. کافی است هر کدام از ما در این ارتباط به وضعیت مدیریتی استان و شهرستان خود نگاه کوتاهی بیندازیم.
ناگفته پیداست که تداوم وضعیت کنونی یعنی گسترش نفوذ نمایندگان راهرومحور و حوزهمحور و سلطهی روزافزون آنها بر دولت و همچنین تولید انبوه مدیران بیاراده و نمایندهمحور، که برای حفظ صندلی خود باید همواره گوش به زنگ نماینده بوده و به صورت مداوم اعلام وفاداری کنند، ضربههای سنگینی به اصل قانونی و مبنایی تفکیک قوا وارد ساخته و باعث تضعیف هر چه بیشتر نهاد دولت خواهدشد. دولت روحانی نباید با تداوم چنین اشتباهی که تحت عنوان گمراه کنندهی تعامل با مجلس صورت میگیرد به بنیانگذار چنین وضعیتی تبدیل شود. جامعهی ما برای عبور از وضعیت کنونی به مجلسی مستقل و قدرتمند با نمایندگانی شاخص و صحنمحور و همچنین مدیرانی با اراده، مستقل و سالم نیاز دارد که جایگاه خود را از طریق روابط غیرقانونی به دست نیاورده، آن را گدایی نکرده و برای حفظ آن به هر فشار و ذلتی تن ندهند.
کد خبر: 13813
-
مطالب مرتبط:
اشاره ی خوب و به جایی پیرامون وضعیت شهر و تقلیل سطح و کلاس نمایندگی به کار چاق کن دوستان و رفقای شان است.
پاسخ دهید
با سلام خدمت جناب دکتر امین پور
واقعاً مطالب بسیار جالب وموشکافانه بود
پاسخ دهید
البته در مورد مستقل بودن موافق نیستم
پاسخ دهید
آفرین زور جوان بو
پاسخ دهید
عالی بود آقای امین پور
پاسخ دهید
مورد 3 دقيقا به شخص بيگلري تعلق داره. متاسفانه بی کفايتي نمايندگان سقز همچنان ادامه داره. کارها،وعده ها و رفتارهاي بيگلري واقعا شرم اوره…
پاسخ دهید
فرمانداران رییس دفتر نماینده شده اند برادر و خود نمایندگان نیز صرافی تجار هستند حالا شما حساب کنید در ایران مجلس نباشد و یک گروه کارشناسی باشد زیر نظر شورای نگهبان باشد خیلی بهتر می شود تا این همه افراد بیکار جمع کنند جایی تا فرصت دزدی داشته باشند
پاسخ دهید
مطلب بسیار خوبی بود و منظورتون رو به صورت چراغ خاموش عالی رسوندید.
پاسخ دهید
سلام
نمایندگان حوزه محور مردمی ترین نمایندگان هستند چون حاضر نیستند بهایی از دین و ایمان و فرهنگ و ملیت و زبان و مردم خود بپردازند…
پاسخ دهید
دوست گرامی آقای امین پور
بسیار عالی بود امیدوارم با نوشتن مقالات در خصوص وظایف اصلی و خطیر نمایندگان، در دور آینده افرادی به عنوان نماینده مردم به مجلس راه پیدا کنند که به قول آقای امین پور عزیز صحن محور باشند و مطالبات اصلی مردم را در چارچوب قانون اساسی کشور پیگیری نمایند
پاسخ دهید