
انتخابات و چند نکته متفاوت
آنچه امروزه به صورت کلی «روزنامهنگاری کُردی» خوانده میشود هرگز دارای یک هویت تاریخی و پیوسته نبوده و به دلیل جغرافیای فرهنگی و سیاسی متفاوت و غیرمتمرکزی که کُردها در آن زندگی کردهاند و هم چنین تفاوتهای زمانی، مکانی و حتی زبانی، تجاربی پراکنده و غیر مرتبط هستند که اگرچه بعضاً درخشان و موفق نیز بودهاند اما امکان تحلیل و ارزیابی تاریخی آنها وجود ندارد. بر همین اساس با تجاربی پراکنده و ناپیوسته از روزنامهنگاری در بخشهای مختلف کُردستان و در مقاطع زمانی مختلف روبرو هستیم. با این وجود میتوان شقوقی از تأثیرگذاری آنها بر یکدیگر را مورد توجه قرار داد، مانند تجربهی روزنامهنگاری در کُردستان عراق پس از استقلال نسبی کُردهای این کشور و روزنامهنگاری در کُردستان ایران پس از خرداد ۷۶ که بیتردید به شیوههای شکلی و محتوایی بر یکدیگر تأثیر گذاشتهاند.
هنگامیکه جنبش روزنامهنگاری ایران که با دوم خرداد ۷۶ آغاز شده بود در پی سرکوبها و توقیفهای گسترده در سالهای ۷۹ و ۸۰ کمکم از نفس میافتاد، روزنامهنگاری در کُردستان ایران با تأخیری چند ساله نسبت به مرکز کشور، تازه و به آهستگی در حال جوانه زدن بود؛ تأخیری که البته میتوان آنرا نتیجهی فقدان شناخت دقیق تحولات اجتماعی و عدم استفادهی به موقع نخبگان کُرد از فرصتها دانست. به عبارت دیگر از سال ۸۰ و ۸۱ به بعد بود که یک جریان روزنامهنگاری نسبتاً گسترده و بیسابقه در کُردستان آغاز شد که یکی از نتایج دیرهنگام جنبش اصلاحطلبی بود و به صورت همزمان تحت تأثیر جریان سراسری روزنامهنگاری کشور و فضای سیاسی و فکری حاکم بر کُردستان عراق قرار داشت. با این وصف در حیات کوتاه و تقریباً چهار سالهی خود هویتی نسبتاً مستقل یافت و توانست به مهمترین و درخشانترین فصل در روزنامهنگاری نهچندان پُرسابقهی این دیار تبدیل شود. تولد نسل جدیدی از روزنامهنگاران کُرد، پرداختن به بسیاری از حوزههای ممنوعه، بازخوانی رویدادهای تاریخی، کمک به رشد و تقویت فعالیتهای مدنی از جمله فعالیتهای دانشجویی و کارگری و همچنین تعریف و بازاندیشی بسیاری از مفاهیم سیاسی و فکری از دستاوردهای عمده و مهم این دورهی کوتاه بود که با پایان عُمر دولت اصلاح طلب سیدمحمد خاتمی و به قدرت رسیدن اقتدارگرایان جوان و در رأس آنها محمود احمدینژاد، به سختی سرکوب و در نهایت متوقف شد. داستان دردناک مطبوعات سراسری اینبار در کُردستان اتفاق افتاد و اکثر نشریات فعال این منطقه توقیف و یا ناچار به سکوت و تعطیلی شدند، همچنین تعدادی از روزنامهنگاران دستگیر و تعدادی دیگر نیز در بهترین حالت ناچار به تغییر شغل و مهاجرت شدند. فضا چنان به سرعت بسته شد که تقریباً در همهی سالهای دولت احمدینژاد جز چند نشریهی ارگانی و چند فصلنامه و گاهنامه با رویکُردهای صرفاً تئوریک، نشریهی دیگری در کُردستان فعال نبود و به موازات این وضعیت، بخش بزرگی از فعالیتهای فرهنگی و هنری و همچنین صنفی (دانشجویی، کارگری و…) که از رهگذر فعالیت نشریات کُردی به عرصهی عمومی آمده بودند به دلیل حذف پایگاههای اطلاعرسانی و فشارهای ایجاد شده از سوی دولت به تعطیلی و انزوا کشیده شدند.
تجربهی یادشده در کُردستان اگرچه مانند مُدل بزرگتر خود در مرکز کشور، برآمده از تغییرات سیاسی پس از دوم خرداد و گشایشهای فرهنگی پس از آن بود اما اکثر فعالین و کارگزاران آن ارتباط مثبتی با جریان اصلاحطلبی و اصلاحطلبان فعال در کُردستان نداشتند و پرداختن به رویکُردهای قومگرایانه و هویتطلبانه را ترجیح داده و اصلاحطلبان را به مخدوش ساختن و تقلیل مطالبات کُردها متهم میکردند که این تخاصم و برخورد در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۴ به اوج خود رسید و اصلاحطلبان کُردستان و کاندیدای مورد حمایتشان یعنی مصطفی معین با تحریم و حتی حملات گستردهی تعدادی از این نشریات مواجه شدند. نتیجهی انتخابات یادشده و به قدرت رسیدن اقتدارگرایان اما، پس از حذف سریع اصلاحطلبان از قدرت، به شکل دردناکی دامن همان مطبوعات و فعالین سیاسی و فرهنگی هویتطلب را نیز گرفت.
اگرچه شکست اصلاحطلبان در انتخابات سال ۱۳۸۴ دلایل سراسری و گستردهای داشت اما نباید این واقعیت را از نظر دور داشت که هم بخش عمدهای از اصلاحطلبان کُردستان در دوران هشت سالهی دولت مطبوعشان درک درست و دقیقی از مطالبات قومی نداشتند و با نادیدهانگاری این مطالبات و عدم استفاده از ظرفیتهای گستردهی سیاسی و جمعیتی آن که پشتوانههای قانونی نیز داشت موفق به ایجاد گفتگو و تفاهم با هویتطلبان نشدند و هم باورمندان به رویکُردهای قومگرایانه که اغلب در نشریات کُردی قلم میزدند قادر به درک دقیق این واقعیت نبودند که برای ادامهی فعالیتهای خود به تدوام فضای سیاسی یادشده و حضور اصلاحطلبان در قدرت نیاز دارند. بر این اساس میتوان گفت فقدان درک متقابل هر دو از یکدیگر باعث از دست رفتن دستاوردهایشان برای یک دورهی هشت ساله و حتی در برخی موارد برای همیشه شد.
با پایان دولت احمدینژاد و پیروزی اعتدالگرایان در انتخابات ریاستجمهوری و بازگشت بخشهایی از نیروهای اصلاحطلب به قدرت که با کمک و همراهی مؤثر و غیرقابل انکار مردم کُردستان میسر شد فضای سیاسی و فرهنگی کشور با احتیاط و مقاومت بیشتری نسبت به سال ۷۶ یکبار دیگر گشایش یافته است. ارائهی بیانیهی ده مادهای اقوام و مذاهب ایرانی از سوی حسن روحانی در رقابتهای انتخاباتی که با تلاش و چانهزنی فعالین سیاسی و فرهنگی کُردستان تدوین و از سوی وی پذیرفته شد نشان میدهد که فهم دقیقتری از تکرار تجربهی گشایش فضای کشور و بهرهمندی بهتر از فرصتهای آن در میان مردم و نخبگان کُردستان ایجاد شده است. در دو سال گذشته فعالیتهای سیاسی متشکلتر شده و گروههای زیادی در حال ارزیابی فضا برای حضور مؤثر در انتخابات آیندهی مجلس هستند که بخشی قابل توجهی از آنها را هویتطلبان و مطالبه کنندگان حقوق قومی تشکیل میدهند. فعالیتهای فرهنگی نیز حیات مجدد یافتهاند، نشریات کُردی کمکم در حال بازگشت به دکههای مطبوعات هستند و روزنامهنگاران به جنب و جوش بیشتری افتادهاند. شاید اکنون و برخلاف دورهی گذشته اکثر نخبگان کُرد در این زمینه اتفاق نظر داشته باشند که باید از چنین فرصتهایی برای آگاهیبخشی بهتر و بیشتر به جامعه، توسعهی همه جانبه و کمک به گسترش وضعیتها و فضاهای دمکراتیک استفاده کرد. اصلاحطلبان و همچنین هویتطلبان باید ضمن درک واقعیتهای جدید و کارکُردهای مناسب و مثبت یکدیگر، برای نزدیکی و مفاهمهی هرچه بیشتر تلاش کنند.از سوی دیگر نسل جدید روزنامهنگاران ما باید با پرهیز از آسیبهایی چون سیاستزدگی، آرمانگرایی مفرط، توهم و تئوریزدگی و جدلها و مناقشههای بی فایده که زیانهای گستردهای به تجربهی نوپای روزنامهنگاری کُردستان در دههی هشتاد وارد کرد به فکر تثبیت دستاوردهای این حوزه، توسعهی فن روزنامهنگاری، آگاهیبخشی غیرایدئولوژیک و تعامل سازنده و مبتنی بر احترام متقابل با نویسندگان، روشنفکران و روزنامهنگاران مرکز کشور و همچنین جامعهی فرهنگی اقلیم کُردستان باشند.
روزنامهنگاری جوان ما در حال حاضر و بیش از هر چیز دیگری به کسب و نهادینه کردن دانش روزنامهنگاری و پایدار ساختن و برگشتناپذیر کردن دستاوردهای آن نیاز دارد.
کد خبر: 16655
آقای امین پور مطالبتان زیبا وبجا بود اما باید بدانیم که هرگونه تحول ورشد سیاسی درحالیکه معطوف به ایده ها واصول فکری فرهنگی آن ملیت نباشد اصلاحاتی است کور وقدرت طلبانه وتکرارهمان چیزی که مرکز نشینان مطرح می کنند.
پاسخ دهید
باسلام خدمت آقای امین پور مطلبتان خیلی زیبا ،پرمحتوا و دقیقا به واقعیت اصل موضوع پرداختید کمال تشکر رادارم ممنون.
پاسخ دهید
با تشکر از یادداشت خوبتان، ظاهرا شما بر این بخورید که اصلاح طلبی رویکرد هویت طلبانه ندارد. نوشته اینگونه نشان میدهد. پس این اصلاح طلبی در راستای چه چیزی است کاک فرهاد؟
پاسخ دهید