
در گفتگوی رادیو زمانه با فرهاد امین پور بررسی شد:
کردها و بازی قدرت در ایران
رادیو زمانه با فرهاد امین پور روزنامه نگار و فعال سیاسی اهل سقز در مورد نقش کردها در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به گفتگو پرداخته است. در این گفتگو امین پور به رویکرد نخبگان کرد نسبت به انتخابات پرداخته که متن کامل این گفتگو در پی می آید:
.بهطور كلي براي نخبگان و روشنفكران كرد انتخابات در ايران از چه جايگاهي برخوردار است؟
با كاهش برخوردهاي خشونتآميز ميان احزاب كرد و حاكميت در دههي دوم انقلاب و برجسته شدن اختلاف نظر ميان نيروهاي سیاسی در جمهوریاسلامی كه وضوح بيشتری به جناحبنديهاي سياسي بخشید، به تدریج انتخابات نيز در كانون توجه نخبگان و فعالين كرد قرار گرفت. انتخابات رياستجمهوري سال 72 كه در آن بخش زيادي از مردم كردستان به نشانهي اعتراض به سياستهاي دولت هاشمي رفسنجاني به احمد توكلي رأي دادند ظهور نوع جديدي از نگرش سياسي بود كه سعي داشت به شكل آرام و از طريق صندوقهاي رأي به ابراز خواستههاي خویش بپردازد. اما به شكل دقيقتر پس از انتخابات رياستجمهوري 76 و ظهور جنبش اصلاحطلبي بود كه عرصهي سياسي كردستان تكثر و تنوع چشمگيري را تجربه کرد و نگاه جامعه نسبت به مطالباتاش ارتقا يافت. اكنون سطح تحليلهاي ارائه شده از سوي نخبگان و فعالين سياسي كردستان بر واقعبيني بيشتري استوار است و از نفي و انكاري كه قبلاً وجود داشت دور شده است. حتي كساني كه در انتخابات موضع تحريم اتخاذ ميكنند سعي دارند استدلالهاي محكمتری ارائه دهند. اكنون و در آستانهي انتخابات رياستجمهوري، تحرك گروههاي سياسي در كردستان نيز افزايش يافته و در هفتههاي گذشته جمعي از فعالين سياسي و فرهنگي كرد با كساني چون سيدمحمد خاتمي و مهدي كروبي ديدار كردند كه در اين ديدارها بحثهاي بسيار خوبي نيز رد و بدل شد.
آيا نگاه كردها نسبت به مقولههایی چون انتخابات با نگاه ساير مردم ايران متفاوت است؟
بخش زیادی از نخبگان كرد علاقه دارند به عنوان يك واحد هويتي مستقل به مسايل موجود نگريسته و از زوايهی خواستهها و مطالبات ویژهی خود به اين مسايل واكنش نشان دهند. بهطور كلي ميتوان گفت پس از دوم خرداد 76 و گسترده شدن دامنهی اختلاف نظر ميان جناحهاي سياسي كشور همواره دو رويكرد متفاوت در ميان نخبگان سياسي كرد وجود داشتهاست: رويكرد اول با محور قراردادن تفاوتها و ويژگيهاي فرهنگي و تاريخي كردها، كشمكش موجود ميان جناحهاي يادشده را يك مسئلهي بيروني قلمداد كرده و معتقد است اين امر ربطي به كردها و خواستههاي آنان ندارد و آنها نبايد وقت و انرژي خود را صرف اين مسائل كنند. برخی از طرفداران این رویکرد بر اين باورند كه اين اختلاف نظرها واقعي نبوده و صرفاً شگردهايي است كه نظام براي سرگرم كردن مردم و ادامهي حیات خود به آن دامن ميزند و برخی دیگر نیز اگرچه ميگويند اين برخوردها واقعي است اما هر دو بر اين نكته كه كردها نبايد خود را با اين وضعيت درگير كنند اتفاق نظر دارند. بخش اعظم گروههاي اپوزيسيون خارج از كشور در اين محدوده جاي ميگيرند كه همفكراني هم در داخل كردستان دارند و تاكنون نيز در قبال انتخابات موضع تحريم را برگزيدهاند.
اما رويكرد دوم علاوه بر اين كه تقابل جناحهاي سياسي در ايران را بخش انكارناپذيري از فرآيند طبيعي تضاد در ساختار حاكميت به حساب ميآورد، براين باور نيز هست كه وضعیت سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ما تابعي از نوع حضورمان در اين کشمکش سياسي است. طرفداران اين رويكرد معتقدند كه بخشي از مطالبات ما كه در قانون اساسي ایران نيز بر آنها تصريح شده از رهگذر به قدرت رسيدن اصلاحطلبان تحقق مییابد زيرا اصلاحطلبان به اجراي قانون اساسي معتقدند و بايد به آنها كمك كرد. بر همین اساس بخش عمدهاي از نيروهاي فعال در عرصهي سياسي كردستان به اصلاحطلبان گرايش دارند. آنها بر اين باورند كه براي پيگيري كم هزينهتر مطالبات و خواستههاي قومي و مذهبي بايد به گسترش دمكراسي پرداخت بنابراين بهترين كار كمك به جنبش دمكراسيخواهي در ايران است. معتقدين به اين رويكرد طيف وسيع و متنوعي را در برميگيرند، از گروه موسوم به اصلاحطلبان كرد گرفته (كه تعدادي از آنها در احزاب بزرگي چون مشاركت و سازمان مجاهدين نيز عضویت دارند) تا گروهها و افراد مستقل سياسي كه حتي در خارج از كشور نيز میتوان رد پایشان را پیگیری کرد. بهطور کلی در سالهاي گذشته شاهد بحثها و مجادلات گستردهاي ميان طرفداران اين دو رويكرد بودهايم كه این بحثها در فصول انتخاباتي افزايش مييابد.
جناحبنديهاي سياسي موجود در كشور براي كردها از چه اهميتي برخوردار است؟
در سالهاي گذشته نوعي از سياستورزي مبتني بر شناخت و تحليل و دوري از پيش فرضهای احساسي در ميان نخبگان كرد گسترش يافتهاست. به همين دليل جناحبنديهاي موجود نيز براي كردها از دو جنبه حايز اهميت است: اول اينكه حضور فعالانهتر در عرصهي تقابلهاي سياسي موجود ميتواند به رشد و حرفهاي شدن نيروهاي سياسي کرد كمك كند زیرا عرصهی کنونی سیاست ایران علارغم پیچیدگیهایش از غنای خاصی نیز برخوردار است و دوم اين كه حضور در ميانهي اين بازي متضمن كسب امتيازاتي در حوزههاي اقتصادي، سياسي و مديريتي نيز هست. نمیتوان انکار کرد که در يك دههي گذشته وزن كردها به شكل قابل توجهي در معادلات سياسي كشور افزايش يافته است و تحت تأثير اين امر اكنون بيشتر نامزدهاي انتخابات رياستجمهوري سعي دارند با گنجاندن مواردي در ارتباط با رفع تبعيض قومي و مذهبي در برنامههايشان به جلب نظر رأي دهندگان كرد بپردازند. البته نبايد ناديده گرفت كه فعاليت گروه موسوم به “اصلاحطلبان كرد” كه قبل از انتخابات رياستجمهوري هشتم شكل گرفت و با كانديداي اصلاحطلبان يعني مصطفي معين به توافقاتي نيز رسيده بود تأثير فراواني در اين زمینه داشتهاست.
از سوي ديگر نگاهی دقيقتر به مقولهي دمكراسي و مناسبات سیاسی حاکم در کشور به وضوح نشان ميدهد كه براي تغيير تدریجی وضع موجود راه ديگري جز مبادلهي مسالمتآميز قدرت ميان دو جناح سياسي محافظهكار و اصلاحطلب وجود ندارد. اكنون راهکارهایی چون دخالت خارجي و تغييرات ناگهاني داخلي (علارغم هزينههايی كه دارند) هم به لحاظ نظري و هم به لحاظ عملي اعتبار خود را از دست دادهاند، به همين دليل جز كمك به فرآيند دمكراتيزاسيون كه آن هم از طريق مسالمتآميز كردن چگونگی دستيابي به قدرت از طريق تحميل قواعد دمكراتيك به دو جناح سياسي موجود خصوصاً محافظهكاران، راهحل عملي و كم هزينهی ديگري وجود ندارد. پس كردها با توجه به اهميت اين امر ميتوانند به شكل گستردهتري در اين بازي حضور يافته و به تبع جايگاه مناسبتتر و دستاوردهاي قابل توجهتري نيز داشته باشند.
آيا كردها مطالبات سياسي، فرهنگي، اجتماعي و حتي اقتصادي خود را تنها در چارچوب برنامههاي اصلاحطلبان پيگيري ميكنند؟
در حال حاضر شعارها و برنامههاي اصلاحطلبان اين ظرفيت را دارد كه در برگيرندهي بخشهايي از مطالبات كردها و اهل سنت باشد به همين دليل گرايش كردها و اهل سنت به اصلاحطلبان بيشتر است. درست بودن این ادعا را از ترکیب آراي ريخته شده به صندوقها در مناطق كردنشين و در سالهاي گذشته به خوبي ميتوان فهميد. اما مورد مهمی که ضرورتاً باید مورد توجه قرار گیرد این است که در سه یا چهار سال گذشته برخي فعالين سياسي در كردستان به شكل آشكاري از گرايش خود به جريانهاي اصولگرا سخن ميگويند، امري كه قبلاً به ندرت ديده ميشد. اكنون برخي از نمايندگان مجلس و اعضاي شوراهاي شهر كه البته برگزيده شدن بسیاریشان نیز مرهون رد صلاحيتهاي گسترده بود وابستگيهاي تشكيلاتي آشکاری به جريانهاي اصولگرا دارند. اين موضوع در بسیاری از سطوح مدیریتي مناطق كردنشين ديده ميشود. البته باید گفت كه اين افراد نوع و سطح خاصي از مطالبات را مد نظر دارند كه بيشتر محدود به توسعهي اقتصادي است و علاقه و اعتقاد خاصي به پيگيري مطالبات فرهنگي و سياسي مردم کردستان ندارند. اگرچه در ميان فعالين سياسي و فرهنگي كرد تفاسیر و تعابیر احساسي و غير واقعبينانهاي از اين امر ميشود اما به باور من این اتفاق ميتواند واجد كاركردهاي مناسبي باشد. اين موضوع ميتواند به بخشهای مبهمی از وضعيت سياسي حاكم بر مناطق كردنشين شفافيت بيشتري بخشيده و افراد و گروهها را با توجه به عناويني كه يدك ميكشند مسئوليتپذيرتر نماید. به بیان دیگر خروج برخي افراد از حوزهي ناپيداي فعاليت سياسي و امنيتي و حضور در عرصهي پيدا و شفاف فعالیت سياسی يك دستاورد مهم است و ميتواند به مسالمتآميزتر شدن فضا و ارتقاي رويكردهاي موجود كمك كند.
هشت سال دولت اصلاحات چه دستاوردهايي براي كردها در بر داشت؟
اگرچه اصلاحطلبان با مشكلات و موانع ايجاد شدهي فراواني از سوی اقتدارگرايان مواجه شدند و از سوی دیگر خود نيز اشتباهات استراتژيك زيادي داشتند اما بررسي سادهي برخي شاخصها در حوزههاي سياسي، فرهنگي و اقتصادي اين واقعيت را به خوبي آشكار ميکند که کردها در دوران هشت سالهی اصلاحات تغييرات خوبي را تجربه كردند. قفل مباحث ممنوعهی بسياري شكسته شد و گروهها و جمعيتهاي فعال زيادي شكل گرفت. تشكلهاي دانشجويي، زنان، كارگران، معلمان و… به سرعت بخشهايي از خواستههاي جامعه را مطرح كرده و نگاه امنيتي موجود در منطقه را كه بر اساس آن هر نوع مخالفتي تجزيهطلبي قلمداد ميشد به حاشيه راندند. مطبوعات نيز كه از تكثر و تنوع نسبي برخوردار شده بودند با حمايت از اين گروهها و همچنين طرح مباحث مهم و ضروري در ارتباط با مطالبات جامعه به رشد چنین فضایی ياري رساندند. حوزهی چاپ و نشر نيز شاهد تغييرات مثبت بسياري بود و روابط فرهنگي گستردهاي با كردستان عراق به وجود آمد. از سوی دیگر برخي پستهای مديريتي چون فرمانداريها، شهرداريها، ادارات كل و حتي استانداريها و… براي اولين بار پس از انقلاب به کردها و اهل سنت سپرده شد. متأسفانه در دولت نهم شاهد از بين رفتن بخش زيادي از اين دستاوردها بوديم كه يكي از اصليترين دلايل آن عدم درك اين تغييرات و نفي و انكار آن از سوي نخبگان كرد بود. هنوز هم اين سئوال كلي و غيرمنصفانه از سوي بسياري از افراد و گروهها شنيده ميشود كه «اصلاحطلبان براي ما چه كردند و چه تفاوتی با اصولگرایان دارند؟»
با توجه به وضعيت كنوني حاکم بر مناطق كردنشين، ارزيابي شما از برخوردي كه با انتخابات رياستجمهوري آينده ميشود چيست؟
با توجه به آسيبهاي گستردهاي كه مردم كردستان از رهگذر سياستهاي غلط دولت نهم متحمل شدهاند اين انتخابات اهميت زيادي يافتهاست. در چهار سال گذشته مديريتهاي بومي به سرعت تغيير كردهاند و تعداد زيادي از فعالین سياسي، فرهنگي و مطبوعاتي به زندان افتادهاند، تقريباً تمامي مطبوعات فعال غيروابسته تعطيل شدهاند، فعاليتهاي صنفي دانشجويان، كارگران، زنان، معلمان و … با ركود و تعطيلي مواجه شده و به طور كلي نگاه امنيتي اوايل انقلاب بازگشتهاست. وضعيت اقتصادي مردم نيز با توجه به محروميت مضاعفي كه وجود دارد بسيار وخيمتر شدهاست. با توجه به اين موارد در آستانهي انتخابات رياستجمهوري تحرك سياسي قابل توجهي در ميان گروههاي سياسي و نخبگان كرد ايجاد شده و سطح تحليلها جديتر و واقعبینانهتر شده است. اکنون روشنفكران و گروههاي سياسي به بررسي فرآيندها و چگونگي شركت در انتخابات مشغول هستند. حتا گروههاي اپوزيسيون نيز ترجيح دادهاند محتاطانهتر به اين دوره از انتخابات نگاه كنند. همچنان كه در ابتدا گفتم ديدارهايي با تعدادي از كانديداها صورت گرفته و عزم جديتری براي تغيير وضعيت نامطلوب كنوني به وجود آمدهاست. اگرچه هنوز هم عدهاي به تحريم انتخابات اعتقاد دارند اما آنگونه که پیداست در اين دوره از اقبال كمتري برخوردارند و استدلالهاي ضعيفتري نیز دارند. البته طرفداران شرکت در انتخابات نيز يكدست نيستند و اگرچه عدهي زياي از آنها به خاتمي گرايش دارند اما گروهها و افرادي نيز معتقدند كه بايد با احتياط به اين دوره از انتخابات قدم گذاشت و به شكل مشروط از اصلاحطلبان حمايت كرد. شايد با نزديك شدن بيشتر به زمان برگزاری انتخابات اين رويكردها نيز وضوح بيشتري پيدا كنند.
گفتگوي جالبي بود خسته نباشيد ولي با آمدن موسوي وضع چه ميشود؟
پاسخ دهید
سلاو ريز بو كاك فهرهاد و بوچوونهكاني. پرسياريكم ههيه: بهراستي باشتر نييه كورد له كاتهدا بي لايهن بيت؟
پاسخ دهید
زیبا و متفکرانه بود. بدون تحلیل راه به جایی نخواهیم برد.
پاسخ دهید
ba hali ema hich farghek naka
پاسخ دهید
کاک فرهاد به مطالب مفیدی اشاره کرده بود،ولی در مورد نظرات دوستان .نمی دانم چرا ما یا همه چیز را می خواهیم یا هیچ چیز را و اگر به همه چیز نرسیم با سیاست قهر با مسئله برخورد میکنم بی طرفی در هیچ شرایطی به نفع ما و هیچ کس دیگری نیست .ترکمن ها ضربالمثل خوبی در این مورد دارند”بی طرف ماندن بدترین انتخاب است”
پاسخ دهید
وتو ويژيكي باش بو ،به كاك فه رهاد ماندو نه بون ئه ليم، به لام له بير و راي برايان بير و راي كاك هيوام به دله
پاسخ دهید