
تشنگان خدمت را آبی نمی دهد کس!-شهربان
قبل از آغاز بهکار دولت فخیمهی مهر و عدالت مدیران ما انواع خیلی کمی داشتند و تنها دو دسته بودند: دستهی اول پس از تغییر دولت فوراً استعفا میدادند تا به قول خودشان راه را برای مدیران جدید مورد نظر مردم باز کنند که بعدها به مدیران تنبل و فراری از خدمت معروف شدند و گروه دوم نیز که یک ذره بیشتر اهل خدمت به ملت بودند منتظر میشدند تا جانشینشان از راه برسد که دفتر و کلیدها را تحویل بدهند و آن وقت غزل خداحافظی را بخوانند. این گروه هم بعدها «مدیران محترم» خوانده شدند، یعنی به محض رسیدن جانشین محترم، خودشان را محترمانه بدرقه میکردند. ملاحظه میفرمایید که آنچه در این وسط غایب بود عشق به خدمت بود، یعنی دریغ از یک ذره مقاومت و پافشاری برای ادامهی کار و خدمت بیشتر به ملت.
اما بعد از طلوع دولت درخشان عدالت، مثل تمام تولیدات دیگرمان از جمله پولهای به شدت تقسیم شدهی نفت، مسکنهای سریعاً مهر، سهام خیلی عدالت و یارانههای تا عمق استخوان هدفمند و صدها چیز خوب دیگر مانند دلارهای ارزان و تحریمهای بینتیجه و تورم پایینتر از زانو و غیره… نوع جدیدی از مدیریت نیز ظهور کرد که حالا به مدیریت «ادامهی خدمت حتی با استفاده از زور و قدرت» معروف شدهاست. این نوع از مدیران عاشق و زحمتکش علاوه بر اینکه به محض روی کار آمدن دولت جدید استعفا نمیدهند و ضرورتی برای گریز از خدمت صادقانه نمیبینند بلکه تمام نیرو و توانشان را هم صادقانه به کار میگیرند تا به هر قیمتی که شده باز هم خدمت کنند و این ملت بدبخت را از خوان خدمتشان بی نصیب نفرمایند. شنیده شده عدهای از این عزیزان سوگند یاد کردهاند که تا اتومبیل مردم را به سر منزل مقصود نرسانند «فرمان» را رها نکنند. این مهرورزان بی مزد و منت آنقدر شیفتهی خدمتاند که ناچار دست در جیب قدرت خود و اطرافیان هم میکنند و دلسوزانه به هر جایی آویزان میشوند. اتفاقاً حالا سرود «ای تدبیر، ای امید، ای اعتدال» را به صورت گروهی آنقدر قشنگ میخوانند که انگار خودشان آن را ساختهاند. بیچاره دولت روحانی هم که هرگز فکر نمیکرد با این سیل عظیم از اشتیاق به ادامهی خدمت روبرو شود حالا نمیداند با همراهان متظاهر و غیرصادق خودش چه کند؟ البته برخی از نمایندگان بزرگوار و عرقریز ملت هم به یاری بعضی از این عزیزان مهرورز آمدهاند و برای تداوم سیراب شدن مردم از مُردابِ، ببخشید رودخانهی وسیع خدمتشان اصرار میفرمایند. کافیست به دور و برمان نگاهی بیندازیم تا این مدیران بزرگوار را که خودشان را به میزشان بخیه زدهاند و عرق زحمت و خدمت از پیشانیشان جاری است ببینیم که انگار نه انگار دولتی آمده و دولتی رفته. واقعا باید در برابر این همه بزرگمنشی سرِ شرمساری و خجلت فرو آورد و یک ذره فرهنگ بیاعتنایی به قدرت آموخت.
به نوبهی خودمان از همهی این عاشقان خدمت و متنفران از قدرت تشکر میکنیم و از آنها خواهش داریم تا برای ماندن و خدمت بیشتر به این ملت بینوا مثل گذشته به هرکس و هرجایی متوسل شوند و خود را به هر ریسمانی آویزان بفرمایند و اگر تحقیر هم شدند زیاد مهم نیست چون قصد واقعیشان معلوم است؛ خدمت و لاغیر.
کد خبر: 8436
هههههههه. واقعا جالب بود کلی خندیدم. از رو نمیرن که.
پاسخ دهید
بفرماييد نهاررررر!!!!!!
پاسخ دهید
عزیز!
آویزان شدن به چیزی یعنی معلق در هوا و آن که به دیگران آویزان می شود هوایی است و ان که هوایی باشد خدایی است پس بدان آویزان شدن برای خدمت برای رضای خداست آن خدایی که در این مدت ،برکار در یادشان نبود حالا انشاء الله بیاد خواهند آورد و از این به بعد برای این مردم زحمتکش خدمتکش خواهند بود !!!!!
پاسخ دهید
وجود این عزیزان مایه فخر و مباهات است.
پاسخ دهید
همه این توانایی رو ندارند که رستم وار از جایگاه خدمت گذاریشان محافظت کنند.
پاسخ دهید
کار گل گونه مدیران همیشه ماندگار خواهد بود و من از حرفهای شما استقبال میکنم به شرطی که بهداشت اظهار نظر در اون رعایت بشه.
پاسخ دهید
با سپاس فراوان از این نوشته ی بسیار زیبا. واقعا یک خورده دلمان را خنک کردی. ولی مطمئن باش این گونه افراد پوستشان کلفت تر از اینهاست و با این گوشه کنایه ها ککشان هم نمی گزد. باز گلی به جمالتان که لااقل در این بلبشوی خود خدمت خواهی دلمان را خنک کردی.
پاسخ دهید
منظور نظرتان شخص فرماندار محترم سقز است ؟
پاسخ دهید
تا اونجایی که ما خبر داریم فرماندار کنونی با توجه به عملکرد قابل قبولی که در قروه و سقز داشته کاندیدای چند پست بالاتر در استان می باشه.
پاسخ دهید
ومن به شما شهربان عزیز قول میدهم که هیچ کدام از کارمندان این زمانه شکر گزار کار خود نبوده اند و گذشته خود را به یاد ندارند.واصولا کسانی که استراتژی میزداری و مدیریت داری رادوست دارند همیشه دچار پارادوکس منفی هستند و فقط به فکر خود هستند و ایجاد پست و مقامی بهتر برای خود!شاید هر کس که در داخل دولت باشد در این روزگار که همه چیز با رابطه ایجاد میشود نه ضابطه در طول کارش دچار همچنین ایدویولوزی شود،ولی خود داند و خدای خود!
پاسخ دهید
سلام شهربان جان طنزجالبی بود ولی جالبتراین است که دیگه راهی باقی نمونده تا بهش تمسک جست واز تیر زهرآگین وشیرین شهربان مصون بماند لذا همیشه راه ی برای شیفتگان واقعی خدمت که تعدادشان هم کم نیست باقی بگذارید
پاسخ دهید
خیلی جالب بود در استان این قضیه اتفاق افتاده و متاسفانه چنین مدیرانی وجود دارد
پاسخ دهید
برای شما و سایت شما متاسفم که نظر های مخالف خود را نمایش نمی دهید.مردم سقز آگاه تر و فهیم تر از آن بوده و هستند که فریب امثال شما را بخورند.آقای بیگلری این همه در پایتخت زحمت میکشه که بودجه برای شهر ما بیاره ولی امثال شما ایشان رو دل سرد خواهید کرد.متاسفم
پاسخ دهید
این همه زحمت؟!!! انشالله خسته نباشند. آره اونروز دیدمش همش چهچه میزد از خستگی!!!
بابا ـبروی ما رفت با این انتخابمون. آخه این بنده خدا توی این 2 یال و نیم چه کاری انجام دادن غیر از انجام کاهای تبلیغاتی و دخالت در عزل و نصب مسئولان شهری مطابق باب میل خودش؟
پاسخ دهید
همشهریان محترم کامنت آخری با عنوان (( تاسف )) رو دقت بفرمایید . ببینید شارنیوز زده به خال که طرف صداش درومده !
اگه به متن دقت کرده باشید اسمی از هیچ کسی و هیچ اداره و نهادی نیاورده ، ولی این اقا پریده وسط و گفته که: (((آقای بیگلری این همه در پایتخت زحمت میکشه که بودجه برای شهر ما بیاره ولی امثال شما ایشان رو دل سرد خواهید کرد.متاسفم)))
با این متن چرا باید آقای بیگلری دل سرد بشه ؟ مگه کسی وارد حریم ایشان شده ؟ مردم در انتخابات ریاست جمهوری رای به تغییر دادن و بس !
آقای بیگلری تو رو خدا بس کن دیگه مجلس مال شما ، دوستانتان در شورای شهر حضور دادن ، بگذارید و اجازه دهید که استانداری با آرامش خاطر به فکر فرمانداری سقز باشن ! این حق خودشه ،البته شما هم می تونید فقط در حیطه نظر و پیشنهاد مشارکت داشته باشید . فشار نیارید .
نگران چیزی هم نباش!
در ضمن لطفا اعتباراتی را که آقای بیگلری در مدت دو سالی که در تهران هستند رو مرقوم بفرمایید تا ما هم متو جه بشیم!
ایشان و سایر نمایندگان استان که به دلیل عدم اختصاص بودجه از طرف دولت استعفای دسته جمعی دادن ! پس یعنی که در جذب سرمایه نمره زیر ده می گیرن ولا نیازی به استعفا نبود.
پاسخ دهید
این قبیل مدیر ها در سطح استان کم نیستند که از هر طرف باد بیاد شن می کنند و چندان نیروی قوی دارند که نماینده جذب شده و دلش به رحم امده و بر خلاف نظر مردم که رای به تغیر داده اند از اینها حمایت و خودش را برای اینگونه مدیران معلوم الحال خرج می کنند.
پاسخ دهید
زۆر جوان بوو، دهستت خۆش بێت. با ههركهس دهگرێتهوه پێی قهڵس بێ و ههڵخاتهوه، ههرتك چاوی دهرهات!
پاسخ دهید
سلام
درود بر سقز مهدفرهنگ وتمدن كردستان
درود بر شارنيوز و شجاعت و صداقت هيئت تحريريه اش
– باوركنيد دردوران غيبت و نبودن شما شارنيوزي ها و روشنفكران همشهري، كساني بصورت كاملاً تعمدي و با اهدافي شوم ميخواستند اسم سقز و سقزي را مصادف با تصويري از شهرجنگ ودعوا وچاقوكشي و اوباش گري بنمايانند كه الحمدولله با بازگشت شما اين تصاوير قابليّت تعويض و بازسازي در اذهان عمومي را خواهد داشت.
پاسخ دهید
بسیار جالب بود کامنت اول .وزیباتر کامنت تاسف،
مسله کردی (دار به رزه وکه سه گی دز دیاره) .
آن خدمتگذاران دلسوزبلاخره رفته ورفتنی هستند هر چند به ریسمان پوسیده شرکایشان چنگ بزنند ولی متاسفانه دوستانی که سکان مدیریت را دردست میگیرند انچنان جربزه ندارند که خودرا نشان دهند از جمله شهردار محترم وقت ،که از ترس در افتادن وقدعلم کردن بلاخره تن داد که به جای کاک جمال رحیمی یی دیگه از دوستان وهمشهریان وی را انتخاب کند،که میگم این طرز مدیریت ووتا این حد بی غیرتی جای تاسف دارد.
پاسخ دهید
باسلام این اقایان به اصطلاح مدیر که شیفته خدمت درراه خدا اینهم دراین زمانه اگر ازخدمتشو دل سرد نمیشوند فیش حقوقشان رامعرض دید همگان قراردهند تا خدا نکرده از گرسنگی وکمی حقوق مانند اکثرشهروندان شرمنده وخجالت زده خانوادهایشان نشوند
پاسخ دهید